آموزش بالینی مسمومیتها در دوره دکتری پزشکی عمومی: گامی در جهت ارتقای سطح سلامت جامعه
نویسندگان
چکیده مقاله:
"نامه به سردبیر" دریافت: 6/10/93 پذیرش: 22/1/94 بر اساس سند نهایی چشمانداز ٢٠ ساله که با تأکید بر مردمسالاری دینی، عدالت اجتماعی، آزادیهای مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسانها و بهرهمندی از امنیت اجتماعی و قضایی طراحی شده است، جمهوری اسلامی ایران در انتهای برنامه (سال 1404)، کشوری است الهامبخش در جهان اسلام؛ توسعه یافته با جایگاه ممتاز رفاهی، اقتصادی، بهداشتی، علمی و فنآوری؛ برخوردار از سلامت، رفاه و دانش پیشرفته و نیز توانا در تولید علم و فنآوری (1). بیشک تحقق اهداف سند چشمانداز، بدون توسعه نظام سلامت امکانپذیر نیست و نقش سلامت در ارتقای شاخصهای توسعه انسانی انکارناپذیر است. در نتیجه با توجه به پیچیدگی روز افزون نظام سلامت، دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور به دلیل دارا بودن توان بالای آموزشی، پژوهشی و ارتقای سلامت، نقش تعیینکنندهای در دستیابی به اهداف این سند ایفا میکنند. پیشگیری از سقوط فرد به بیماری، و حفظ سلامتی افراد جامعه با توجه به کرامت انسان و حرمت حیات انسانها، یک ارزش دینی و انسانی بوده و از جایگاه ممتازی برخوردار است (2). ازاینرو درمان بیماران همراه با احترام کامل به حقوق افراد و توجه به حداکثر کیفیت و حداقل هزینه در خدمات، از اهداف و دغدغههای اساسی تمام مسؤولان، برنامهریزان و شاغلان در حیطههای مختلف پزشکی است تا آنجا که بیمار جز رنج بیماری، دغدغه و رنج دیگری نداشته باشد (3) و این مهم جز با افزایش توجه و اهمیت به جایگاه ویژه پزشکان عمومی در سطح اول عرضه خدمات بهداشتی درمانی و آموزش صحیح آنها بر پایه اصول علمی و ارزشیابی مؤثر و دقیق دانشجویان پزشکی عمومیحاصل نمیگردد (2). با توجه به گسترش سریع و نوآوریهای علوم پزشکی، آموزش پزشکی باید خلاقیتپرور، پویا و براساس نیازهای جامعه طرحریزی شود ولی قالب کلی برنامه آموزشی طراحی شده (کوریکولوم)[1] دوره پزشکی عمومی در کشور ما قالب غیرقابل انعطافی را تداعی میکند به طوری که مطالعات متعددی، "ایستایی آموزش"، "شکست در رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده" و "وجود شکاف بزرگ مابین برنامه آموزش پزشکی در ایران نسبت به سایر دانشگاههای پزشکی معتبر بینالمللی" را گزارش کردهاند (4 و 5) و طبق گزارشات مختلف، آموزش پزشکی عمومی ما نتوانسته است توقعات جامعه را در خصوص پزشکان عمومی تربیت شده برآورد نماید و عملاً پزشکان عمومی ما توانایی حل امور محوله را ندارند؛ این امر لزوم اصلاح برنامههای آموزش فعلی را کاملاً نشان میدهد (6)، از این رو با توجه به ارزشهای حاکم، اهداف کلان، اهداف راهبردی و استراتژی آموزشی برنامه دوره پزشکی عمومی و همچنین اهداف و سیاستهای آموزشی و پژوهشی کلان کشور (12-7 و 1) و ردیفهای 4-1 و 10 و 15 و 20-17 و 39 و 43 و 48 شاخصهای عدالت در سلامت (13) و به منظور تربیت پزشکان حاذق، با مسؤولیت و پاسخگو با استفاده از امکانات و دانش موجود، نیاز به طراحی، ارایه و پیادهسازی دوره آموزش بالینی مسمومیتها برای دانشجویان کارآموز و کارورز دوره دکتری عمومی پزشکی برای توسعه عدالت در سلامت و حل مشکلات سلامت و ارتقای سطح سلامت جامعه ضروری بهنظر میرسد. زیرا همه ما مسؤول عواقب و پیامدهای ناتوانی پزشک عمومی در مدیریت یک مسمومیت به نسبت ساده و از بین رفتن بیمار خواهیم بود. مسمومیتهایی که به صورت اتفاقی یا عمدی و یا حتی جنایی صورت میگیرند درصد زیادی از مراجعات به بخشهای فوریتهای پزشکی (اورژانسهای)2 سطح کشور را تشکیل میدهند و از طرفی بیشتر افراد مسموم را اشخاصی تشکیل میدهند که سابقه بیماری قبلی ندارند و معمولاً در محدوده سنی 30 -20 سال یعنی در سنین مؤثر عمر قرار دارند. بنابراین آسیب احتمالی به این افراد و ایجاد عوارض3 یا مرگ4 ناشی از مسمومیت، نه تنها یک نفر بلکه چندین خانواده را که در رابطه با این فرد هستند متأثر میسازد و ضرر و زیان جبرانناپذیری بر پیکره جامعه و سلامت روحی و روانی آن بهجا میگذارد؛ به خصوص که درصد بالایی از این افراد پس از اقدام به خودکشی از کرده خود پشیمان هستند و تقاضای کمک میکنند و در صورت بهبودی دیگر اقدام به عمل مشابهی نخواهند کرد (16-14). همچنین علیرغم اهمیت موضوع، امکانات موجود برای پذیرش و مداوای این افراد حداقل در بسیاری از استانها بسیار پایین است و این بیماران هیچ متولی خاصی که به عنوان مرجع اصلی بتواند این بیماران را قبول کند و به خوبی تحت درمان قرار دهد و شهرستانهای تابعه را نیز از نظر مشکلات و سؤالاتی که برای متخصصان شاغل که وظیفه درمان این بیماران را در شهرستان خود دارند مورد حمایت قرار دهد وجود ندارد. حتی علیرغم وجود و حضور متخصصان پزشکی قانونی و مسمومیتها در بسیاری از مراکز دانشگاهی، به دلیل این که بیشتر دانشکدههای پزشکی کشور فاقد بخش مسمومین مستقل و مجهز میباشند و در اغلب دانشگاهها نیز دوره مسمومیتهای بالینی برای دانشجویان دکتری عمومی پزشکی طبق برنامه آموزشی طراحی شده فعلی پزشکی عمومی ارایه نمیگردد، آموزش کافی برای دانشجویان و کادر پزشکی در طی دوران تحصیل در مورد مسمومیتها داده نمیشود و حلقه مربوط به مسمومیتها در بین حلقههای زنجیر سایر بیماریهای داخلی گم شده است. از این رو در سایه حمایتهای مدیران دانشگاه علوم پزشکی تبریز و گروه داخلی این دانشگاه، تدوین، راهاندازی و برگزاری دوره آموزشی بالینی مسمومیتها در جهت ارتقای سطح سلامت جامعه همراه با روشهای نوین آموزشی و نوآوری، ارایه، کنترل و ارزیابی نوین دانشجویان کارآموز و کارورز دوره دکتری عمومی پزشکی در دروس بالینی مسمومیتها در دانشکده پزشکی تبریز انجام گرفت که بازتاب آن کاهش چشمگیر مرگ و میر ناشی از مسمومیت در مرکز ارایه شده نسبت به سالهای قبل از اجرای طرح و راهاندازی این بخش بوده است. امید آن میرود با توجه به نیازهای جامعه و توانمندیهای بالقوه و بالفعل موجود در مراکز دانشگاهی، برنامهریزی درسی و بسترسازی برای آموزش بالینی مسمومیتها مورد توجه معاونت محترم آموزشی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، مسؤولان محترم مراکز توسعه آموزش پزشکی و نیز دانشکدههای پزشکی قرار گیرد و با این اقدام نیک در تمام دانشگاههای علوم پزشکی کشور شاهد کاهش خطرات عوامل تهدید کننده سلامت مانند مسمومیتها، افزایش کیفیت خدمات سلامت، توسعه سلامت و عدالت در سلامت با ارایه خدمات بهداشتی درمانی مبتنی بر اصول اسلامی، ارتقای نظام تعلیم و تربیت دانشجویان دانشگاهی و روزآمد نمودن برنامههای بهداشتی درمانی باشیم. 2 Emergency Departments 3 Morbidity 4 Mortality [1] Curriculum
منابع مشابه
تدوین واجرای برنامه آموزش اصول احیای قلبی ریوی (CRP)در دوره دکتری پزشکی عمومی و تخصصی
This article has no abstract.
متن کاملتجربه تدوین و ارائه محتوای آموزشی تغذیه بالینی جهت دانشجویان دوره بالینی پزشکی عمومی
زمینه و هدف: وظایف پزشکان در دنیای جدید این است که سلامت را ارتقاء دهند، از بیماریها پیشگیری کنند و مراقبتهای اولیه را عرضه نمایند ولی بهتصریح بیانیه ادینبرو، پزشکان برای برخورد با اینگونه مسائل تربیت نمیشوند. یکی از حیطههای مهمی که در بهداشت و درمان افراد جامعه نقش به سزایی دارد، مسائل مربوط به الگوی زندگی و بخصوص مسائل تغذیهای است و تغذیه صحیح بیماران بستری نقش زیادی در کسب نتایج درمان...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 18 شماره None
صفحات 91- 93
تاریخ انتشار 2015-04
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
کلمات کلیدی برای این مقاله ارائه نشده است
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023